NO
- دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴
- 4 بازدید
- کسب و کار
پرتلاطم سیل اطلاعات و درخواستها از هر سو بر ما هجوم میآورند مهارت «نه گفتن» به مثابه سپری پولادین در برابر اتلاف وقت انرژی و استعداد عمل میکند.
این توانایی نه تنها یک ابزار دفاعی بلکه یک استراتژی کلیدی برای دستیابی به اهداف حفظ سلامت روان و ارتقای کیفیت زندگی است.
بسیاری از ما در فرهنگهایی بزرگ شدهایم که «نه گفتن» را رفتاری ناپسند خودخواهانه یا حتی گستاخانه تلقی میکنند.
از کودکی به ما آموختهاند که همیشه مطیع و همراه باشیم خواستههای دیگران را بر نیازهای خود ارجح بدانیم و از ایجاد ناراحتی برای اطرافیان اجتناب کنیم.
اما واقعیت این است که پذیرش بیچون و چرای تمام درخواستها نه تنها به نفع ما نیست بلکه در درازمدت میتواند منجر به فرسودگی استرس کاهش بهرهوری و احساس عدم کنترل بر زندگی شود.
تصور کنید فردی را که به طور مداوم درخواستهای دوستان همکاران و حتی غریبهها را میپذیرد بدون آنکه زمانی برای استراحت تفریح یا رسیدگی به امور شخصی خود داشته باشد.
این فرد ناخواسته به قربانی خواستههای دیگران تبدیل شده و به تدریج احساس میکند که زندگیاش دیگر در اختیار خودش نیست.
او ممکن است در پروژههایی شرکت کند که به آنها علاقهای ندارد وظایفی را بر عهده بگیرد که از تواناییهایش خارج است و وعدههایی بدهد که قادر به انجام آنها نیست.
در نتیجه کیفیت کارش کاهش مییابد روابطش آسیب میبیند و اعتماد به نفسش متزلزل میشود.
از سوی دیگر افرادی که مهارت «نه گفتن» را به خوبی آموختهاند قادرند با قاطعیت و احترام مرزهای خود را تعیین کنند و از انرژی و وقت خود به نحو احسن محافظت کنند.
آنها میدانند که پذیرش هر درخواستی به معنای رد کردن فرصتهای دیگر است.
بنابراین با دقت و آگاهی اولویتهای خود را مشخص میکنند و تنها به درخواستهایی پاسخ مثبت میدهند که با اهداف و ارزشهایشان همسو باشد.
البته «نه گفتن» لزوماً به معنای بیادبی یا بیتوجهی به نیازهای دیگران نیست.
بلکه این مهارت مستلزم داشتن اعتماد به نفس قاطعیت مهارتهای ارتباطی قوی و توانایی ارائه دلایل منطقی و مودبانه است.
یک «نه» حرفهای نه تنها به طرف مقابل احساس بیارزشی نمیدهد بلکه او را متقاعد میکند که شما برای وقت و تعهدات خود ارزش قائل هستید و نمیخواهید با پذیرش درخواستهای غیرضروری کیفیت کارتان را کاهش دهید.
برای مثال فرض کنید یکی از همکارانتان از شما میخواهد که در انجام پروژهای به او کمک کنید در حالی که شما خودتان در حال انجام پروژههای مهمتری هستید و وقت کافی برای کمک به او ندارید.
در این شرایط به جای اینکه با اکراه و اجبار درخواست او را بپذیرید و هر دو پروژه را با کیفیت پایین انجام دهید میتوانید با لحنی مودبانه و قاطع دلیل خود را توضیح دهید و پیشنهاد دهید که در صورت امکان فرد دیگری را برای کمک به او معرفی کنید.
در این میان هنر تشخیص اهمیت و فوریت درخواستها نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.
برخی از درخواستها ممکن است به نظر غیرضروری و کماهمیت برسند اما در واقع فرصتهای ارزشمندی را برای رشد و پیشرفت شخصی یا حرفهای ما فراهم کنند.
بنابراین قبل از رد کردن هر درخواستی باید به دقت جوانب مختلف آن را بررسی کنیم و مطمئن شویم که این تصمیم با اهداف بلندمدت ما همسو است.
علاوه بر این باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که «نه گفتن» به خودمان به مراتب دشوارتر از «نه گفتن» به دیگران است.
بسیاری از ما به دلیل ترس از دست دادن فرصتها از پذیرش مسئولیتهای جدید اجتناب نمیکنیم و به تدریج در چرخهای از تعهدات غیرضروری گرفتار میشویم.
در این شرایط لازم است با خودمان روراست باشیم و به این سوال پاسخ دهیم که آیا واقعاً میتوانیم تمام این مسئولیتها را به نحو احسن انجام دهیم یا خیر.
به عبارت دیگر «نه گفتن» به خودمان به معنای پذیرش محدودیتهایمان اولویتبندی اهدافمان و تمرکز بر فعالیتهایی است که بیشترین ارزش را برای ما ایجاد میکنند.
این مهارت به ما کمک میکند تا از اتلاف وقت و انرژی خود جلوگیری کنیم و به جای تلاش برای انجام همه کارها بر انجام کارهای مهمتر تمرکز کنیم.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که مهارت «نه گفتن» یک ابزار قدرتمند است که میتواند به ما در دستیابی به اهداف حفظ سلامت روان و ارتقای کیفیت زندگی کمک کند.
اما استفاده صحیح از این ابزار مستلزم داشتن اعتماد به نفس قاطعیت مهارتهای ارتباطی قوی و توانایی ارائه دلایل منطقی و مودبانه است.
با تمرین و ممارست میتوانیم این مهارت را در خود تقویت کنیم و به فردی تبدیل شویم که میتواند با قاطعیت و احترام مرزهای خود را تعیین کند و از انرژی و وقت خود به نحو احسن محافظت کند.
کسب و کار این مهارت به ویژه حیاتی است.
شرکتها و سازمانهایی که قادر به رد کردن پروژههای نامناسب مشتریان سود کم یا ایدههای غیراجرایی هستند شانس بیشتری برای موفقیت و رشد دارند.
یک مدیر موفق باید بتواند با قاطعیت و در عین حال با حفظ روابط مثبت به درخواستهایی که با استراتژیهای سازمان همسو نیستند پاسخ منفی دهد.
به عنوان مثال تصور کنید یک شرکت نرمافزاری در حال توسعه یک محصول جدید است.
در این میان یک مشتری بزرگ از آنها میخواهد که یک ویژگی خاص را به محصول اضافه کنند ویژگی که نه تنها با اهداف اصلی محصول همخوانی ندارد بلکه نیازمند صرف زمان و هزینه زیادی است.
در این شرایط مدیرعامل شرکت باید با دقت و آگاهی تمام جوانب این درخواست را بررسی کند و در صورت لزوم با ارائه دلایل منطقی و مودبانه به مشتری پاسخ منفی دهد.
این تصمیم ممکن است در کوتاه مدت باعث نارضایتی مشتری شود.
اما در بلندمدت به حفظ تمرکز شرکت بر روی اهداف اصلی خود بهبود کیفیت محصول و افزایش رضایت مشتریان دیگر کمک خواهد کرد.
به عبارت دیگر «نه گفتن» به درخواستهای نامناسب به شرکت کمک میکند تا از اتلاف منابع خود جلوگیری کند و بر روی پروژههایی تمرکز کند که بیشترین ارزش را برای آن ایجاد میکنند.
در زندگی شخصی نیز این مهارت میتواند به ما در حفظ روابط سالم و پایدار کمک کند.
افرادی که قادر به بیان نیازها و خواستههای خود هستند و میتوانند با قاطعیت و احترام به درخواستهای نامناسب پاسخ منفی دهند معمولاً روابط بهتری با اطرافیان خود دارند.
به عنوان مثال تصور کنید یکی از دوستان شما به طور مداوم از شما میخواهد که در انجام کارهایش به او کمک کنید در حالی که شما خودتان در حال انجام کارهای مهمتری هستید و وقت کافی برای کمک به او ندارید.
در این شرایط به جای اینکه با اکراه و اجبار درخواست او را بپذیرید و هر دو کار را با کیفیت پایین انجام دهید میتوانید با لحنی مودبانه و قاطع دلیل خود را توضیح دهید و پیشنهاد دهید که در صورت امکان فرد دیگری را برای کمک به او معرفی کنید.
این تصمیم ممکن است در کوتاه مدت باعث ناراحتی دوست شما شود.
اما در بلندمدت به حفظ احترام متقابل و جلوگیری از ایجاد تنش در رابطه شما کمک خواهد کرد.
به عبارت دیگر «نه گفتن» به درخواستهای نامناسب به شما کمک میکند تا مرزهای خود را تعیین کنید و از سوء استفاده دیگران جلوگیری کنید.
لازم است به این نکته تاکید کنیم که مهارت «نه گفتن» یک ابزار قدرتمند است که میتواند به ما در دستیابی به اهداف حفظ سلامت روان و ارتقای کیفیت زندگی کمک کند.
اما استفاده صحیح از این ابزار مستلزم داشتن اعتماد به نفس قاطعیت مهارتهای ارتباطی قوی و توانایی ارائه دلایل منطقی و مودبانه است.
با تمرین و ممارست میتوانیم این مهارت را در خود تقویت کنیم و به فردی تبدیل شویم که میتواند با قاطعیت و احترام مرزهای خود را تعیین کند و از انرژی و وقت خود به نحو احسن محافظت کند.
این توانایی کلید رهایی از بند تعهدات غیرضروری و گامی مهم در جهت دستیابی به یک زندگی هدفمند و معنادار است.
در واقع با آموختن هنر "خیر" گفتن درهای بیشماری به سوی فرصتهای بهتر و ارزشمندتر را به روی خود میگشاییم.
اولین دیدگاه را شما برای این آگهی ثبت کنید