در حال فراخوانی آگهی های بیشتر ...

-








1294582105547222217طراحی و تولید ماشین آلات و تجهیزات صنعتی پین

تولیدو چاپ سلفون و نایلون بسته بندی

تهران، تهران

590585236294222217پلاگین تایم – مرجع دانلود افزونه‌های کاربردی وردپرس پین

پلاگین تایم – مرجع دانلود افزونه‌های کاربردی وردپرس

plugintime.com

921278668883222217طراحی و تولید ماشین آلات و تجهیزات صنعتی پین

پخش عمده ورق های سیمانی(ایرانیت)به قیمت درب کارخانه

مازندران، آمل

615404190427222217طراحی و تولید ماشین آلات و تجهیزات صنعتی پین

جای آگهی شما اینجا خالیست

همین حالا آگهی خود را درج کنید

523838797152222217طراحی و تولید ماشین آلات و تجهیزات صنعتی پین

جای آگهی شما اینجا خالیست

همین حالا آگهی خود را درج کنید

1019179728842222217طراحی و تولید ماشین آلات و تجهیزات صنعتی پین

جای آگهی شما اینجا خالیست

همین حالا آگهی خود را درج کنید

NO

در امتداد راهی که پیشرفت و تعالی نام دارد انسان همواره در تلاش بوده تا با بهره‌گیری از ابزارهای گوناگون مسیر خود را هموارتر سازد و به اهداف والاتری دست یابد.
در این میان سازوکارهایی وجود دارند که به ظاهر ساده و پیش پا افتاده به نظر می‌رسند اما در حقیقت نقشی کلیدی در شکل‌گیری و هدایت سرنوشت ما ایفا می‌کنند.
یکی از این سازوکارها قدرتی است که در دل یک واژهٔ کوتاه و به ظاهر منفی نهفته است «نه».
این واژه نه تنها یک انکار ساده نیست بلکه سپری است در برابر امواج خروشان خواسته‌ها و انتظارات دیگران ابزاری است برای حفظ حریم شخصی و تعیین مرزهای خود و مهم‌تر از همه کلیدی است برای گشودن درهای انتخاب و اختیار.
پرشتاب که هر لحظه با سیل عظیمی از اطلاعات و درخواست‌ها مواجه هستیم توانایی گفتن «نه» به یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده است.
چرا که بدون این توانایی به راحتی در گرداب خواسته‌ها و توقعات دیگران غرق خواهیم شد و از مسیر اصلی خود منحرف می‌شویم.
اما چرا گفتن «نه» اینقدر دشوار است؟ ریشه این دشواری را می‌توان در عوامل متعددی جستجو کرد.
از جمله این عوامل می‌توان به ترس از طرد شدن میل به جلب رضایت دیگران احساس گناه و یا عدم اعتماد به نفس اشاره کرد.
بسیاری از ما از کودکی آموخته‌ایم که همواره باید مطیع و سازگار باشیم و از مخالفت و سرپیچی اجتناب کنیم.
این باورهای ریشه‌دار ناخودآگاه ما را به گونه‌ای شکل می‌دهند که گفتن «نه» را معادل بی‌ادبی خودخواهی و یا حتی گناه تلقی کنیم.
علاوه بر این فشارهای اجتماعی نیز نقش مهمی در این میان ایفا می‌کنند.
در بسیاری از جوامع افراد به دلیل ترس از قضاوت و یا از دست دادن موقعیت‌های مختلف تمایلی به ابراز مخالفت و یا رد درخواست‌های دیگران ندارند.
این در حالی است که ناتوانی در گفتن «نه» می‌تواند عواقب ناخوشایندی را به دنبال داشته باشد.
از جمله این عواقب می‌توان به احساس خستگی و فرسودگی کاهش اعتماد به نفس از دست دادن کنترل بر زندگی و یا ایجاد روابط ناسالم و نامتعادل اشاره کرد.
تصور کنید فردی را که همواره به درخواست‌های دیگران پاسخ مثبت می‌دهد حتی اگر این درخواست‌ها با ارزش‌ها اهداف و یا توانایی‌های او در تضاد باشند.
چنین فردی به تدریج انرژی و زمان خود را صرف انجام کارهایی می‌کند که هیچ علاقه‌ای به آن‌ها ندارد و در نتیجه از رسیدن به اهداف شخصی خود باز می‌ماند.
این فرد به مرور زمان احساس می‌کند که کنترل زندگی خود را از دست داده و به یک عروسک خیمه‌شب‌بازی تبدیل شده است که توسط دیگران به این سو و آن سو کشیده می‌شود.
در مقابل فردی که توانایی گفتن «نه» را دارد می‌تواند با قاطعیت و احترام مرزهای خود را تعیین کند و از انرژی و زمان خود به نحو بهینه‌تری استفاده کند.
این فرد می‌داند که نه گفتن به یک درخواست به معنای رد کردن شخص مقابل نیست بلکه به معنای احترام گذاشتن به خود و ارزش‌های خود است.
اما چگونه می‌توانیم هنر گفتن «نه» را بیاموزیم؟ اولین قدم شناخت و درک ریشه‌های این دشواری است.
باید با خود صادق باشیم و بپذیریم که ترس‌ها و باورهای غلطی در ناخودآگاه ما وجود دارند که مانع از ابراز وجود و دفاع از حقوق خود می‌شوند.
پس از شناخت این موانع باید به تدریج و با تمرین مهارت‌های لازم برای گفتن «نه» را کسب کنیم.
یکی از این مهارت‌ها توانایی بیان قاطعانه و محترمانه است.
به این معنا که باید بتوانیم با لحنی آرام و مطمئن درخواست دیگران را رد کنیم و دلیل خود را به طور واضح و مختصر توضیح دهیم.
نکته مهم دیگر این است که نیازی نیست برای هر «نه» گفتنی عذرخواهی کنیم و یا دلیل مفصلی ارائه دهیم.
گاهی اوقات یک «نه» ساده و قاطعانه بهترین پاسخ است.
همچنین باید به این نکته توجه داشته باشیم که حق داریم نظرمان را تغییر دهیم و اگر در ابتدا به یک درخواست پاسخ مثبت داده‌ایم در صورت تغییر شرایط می‌توانیم نظر خود را عوض کنیم.
علاوه بر این باید یاد بگیریم که چگونه با احساس گناه و یا ناراحتی ناشی از نه گفتن مقابله کنیم.
به یاد داشته باشیم که نه گفتن حق مسلم ماست و ما هیچ وظیفه‌ای نداریم که همواره به خواسته‌های دیگران تن دهیم.
همچنین تقویت اعتماد به نفس نیز نقش مهمی در توانایی گفتن «نه» ایفا می‌کند.
هر چه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم راحت‌تر می‌توانیم از حقوق خود دفاع کنیم و در برابر فشارهای اجتماعی مقاومت کنیم.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که هنر گفتن «نه» یک مهارت اکتسابی است و برای تسلط بر آن نیاز به تمرین و ممارست داریم.
نباید از اشتباه کردن بترسیم و باید از هر فرصتی برای تمرین این مهارت استفاده کنیم.
به عنوان مثال فرض کنید یکی از همکاران شما به طور مداوم از شما می‌خواهد که کارهای او را نیز انجام دهید.
در این شرایط می‌توانید با لحنی قاطعانه و محترمانه به او بگویید «متاسفم اما در حال حاضر سرم شلوغ است و نمی‌توانم به شما کمک کنم.
» و یا فرض کنید یکی از دوستان شما شما را به مهمانی دعوت می‌کند که هیچ تمایلی به شرکت در آن ندارید.
در این شرایط می‌توانید با لحنی مهربانانه به او بگویید «از دعوتت ممنونم اما متاسفانه نمی‌توانم در مهمانی شرکت کنم.
» با تمرین و ممارست به تدریج خواهید دید که گفتن «نه» به یک عادت تبدیل شده و دیگر نیازی به صرف انرژی و تلاش زیادی برای آن نخواهید داشت.
باید به این نکته تاکید کنیم که هنر گفتن «نه» یک ابزار قدرتمند است که می‌تواند به ما کمک کند تا زندگی سالم‌تر شادتر و موفق‌تری داشته باشیم.
با استفاده صحیح از این ابزار می‌توانیم کنترل زندگی خود را در دست بگیریم از انرژی و زمان خود به نحو بهینه‌تری استفاده کنیم روابط سالم‌تری برقرار کنیم و به اهداف خود دست یابیم.
پس بیایید با شجاعت و قاطعیت از این واژهٔ کوتاه اما پرمعنا استفاده کنیم و زندگی خود را آن‌گونه که می‌خواهیم بسازیم.
در میان انبوهی از انتخاب‌ها و تصمیماتی که هر روزه با آن‌ها روبرو می‌شویم گاهی اوقات تنها یک کلمه می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد.
کلمه‌ای که قدرت تغییر مسیر حفاظت از خود و تعیین ارزش‌ها را در خود نهفته دارد.
این کلمه همان است که در ابتدای این نوشتار به آن اشاره شد و شاید گفتنش دشوار باشد اما شنیدنش از زبان خودمان رهایی‌بخش و توانمندکننده است.
تصور کنید که وارد فروشگاهی شده‌اید.
قفسه‌های مملو از تنوعی چشمگیر از پوشاک گرفته تا وسایل خانه.
در میان این همه رنگ و طرح چشمان شما به شیئی خاص خیره می‌شود.
شیئی که شاید در نگاه اول زیبا و جذاب به نظر برسد اما با کمی دقت متوجه می‌شوید که نه اندازهٔ پای شماست نه با استایل شما همخوانی دارد و نه نیازی به آن دارید.
اما فروشنده با چرب‌زبانی و اصرار سعی می‌کند شما را متقاعد کند که آن را بخرید.
در این لحظه قدرت شما در گفتن همان کلمه جادویی تعیین‌کننده خواهد بود.
آیا تسلیم وسوسهٔ خرید می‌شوید و پشیمانی را به جان می‌خرید یا با قاطعیت و احترام از خرید آن صرف نظر می‌کنید و پول خود را برای چیزهای ارزشمندتر و کاربردی‌تر نگه می‌دارید؟ این مثال ساده تنها یک نمونه از موقعیت‌هایی است که در زندگی روزمره با آن مواجه می‌شویم.
موقعیت‌هایی که در آن‌ها باید بین خواسته‌ها و نیازهای خود بین ارزش‌ها و انتظارات دیگران و بین احساسات و منطق خود یک انتخاب آگاهانه انجام دهیم.
و این انتخاب اغلب با گفتن یا نگفتن همان کلمه کوتاه و پرمعنا رقم می‌خورد.
اما چرا این کلمه تا این حد اهمیت دارد؟ چرا گفتنش اینقدر دشوار است؟ و چگونه می‌توانیم این مهارت را در خود تقویت کنیم؟ پاسخ به این سوالات ما را به اعماق روانشناسی انسان به ریشه‌های تربیتی و فرهنگی و به پیچیدگی‌های روابط اجتماعی می‌برد.
در واقع گفتن این کلمه به معنای تعیین مرزها دفاع از حقوق ابراز وجود و احترام به خود است.
این کلمه نشان‌دهندهٔ این است که ما ارزش خود را می‌دانیم به نیازهای خود اهمیت می‌دهیم و اجازه نمی‌دهیم دیگران از ما سوء استفاده کنند.
اما در عین حال گفتن این کلمه می‌تواند با احساس گناه ترس از طرد شدن و یا نگرانی از ناراحت کردن دیگران همراه باشد.
به همین دلیل است که بسیاری از ما ترجیح می‌دهیم سکوت کنیم تسلیم شویم و یا به خواسته‌های دیگران تن دهیم حتی اگر این کار به ضرر خودمان باشد.
برای غلبه بر این موانع باید به خود یادآوری کنیم که گفتن این کلمه نه تنها حق ماست بلکه وظیفهٔ ما نیز هست.
وظیفه داریم از خودمان مراقبت کنیم از ارزش‌های خود دفاع کنیم و از زندگی خود لذت ببریم.
همچنین باید به یاد داشته باشیم که گفتن این کلمه لزوماً به معنای قطع رابطه با دیگران نیست.
بلکه می‌تواند فرصتی برای ایجاد روابط سالم‌تر و محترمانه‌تر باشد.
وقتی که به دیگران نشان می‌دهیم که مرزهای خود را می‌شناسیم و به آن‌ها احترام می‌گذاریم آن‌ها نیز به احتمال زیاد به ما احترام خواهند گذاشت و سعی خواهند کرد که خواسته‌های خود را با نیازهای ما هماهنگ کنند.
برای تقویت این مهارت می‌توانیم از تمرین‌های مختلفی استفاده کنیم.
به عنوان مثال می‌توانیم در موقعیت‌های فرضی تمرین کنیم که چگونه با قاطعیت و احترام درخواست‌های نامعقول را رد کنیم.
همچنین می‌توانیم از دوستان و خانواده خود بخواهیم که به ما بازخورد بدهند و به ما کمک کنند تا نقاط ضعف خود را شناسایی کنیم و آن‌ها را بهبود بخشیم.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که گفتن این کلمه یک سفر است نه یک مقصد.
این یک فرایند تدریجی است که نیاز به صبر تمرین و پشتکار دارد.
اما با تلاش و تعهد می‌توانیم این مهارت را در خود تقویت کنیم و زندگی خود را به شکلی معنادارتر و رضایت‌بخش‌تر بسازیم.
پس بیایید با شجاعت و اعتماد به نفس این کلمه را به زبان بیاوریم و به خودمان به ارزش‌هایمان و به آرزوهایمان احترام بگذاریم.


دیدگاه ها / پرسش و پاسخ

اولین دیدگاه را شما برای این آگهی ثبت کنید

ارسال دیدگاه / ارسال پرسش و پاسخ - از ارسال شماره، ایمیل، آدرس سایت و ای دی خودداری کنید.

می خواهید دیدگاه خود را ارسال کنید؟ وارد حساب کاربری خود شوید

جستجو در مطالب

ثبت آگهی

.