پرهیاهوی تبلیغات ی جلب توجه مخاطب به مثابه یافتن سوزن در انبار کاه است.
انبوه پیام‌های تبلیغاتی که به طور مداوم بمبارانمان می‌کنند ناخودآگاه باعث می‌شوند که بسیاری از آن‌ها نادیده گرفته شوند.
در این میان هنر استفاده از تضاد همچون چراغی در تاریکی راهی برای برجسته کردن پیام و میخکوب کردن نگاه مخاطب است.
تضاد در ساده‌ترین تعریف به معنای قرار دادن دو عنصر یا مفهوم متضاد در کنار یکدیگر است.
این تقابل می‌تواند در ابعاد مختلف بصری کلامی و مفهومی نمود پیدا کند و اثری شگرف بر درک و احساس مخاطب بگذارد.
گویی که دو نیروی مخالف در یک میدان نبرد برای جلب توجه مخاطب به رقابت می‌پردازند و در این میان پیام اصلی تبلیغ همچون جواهری درخشان خودنمایی می‌کند.
در عرصه تبلیغات این ابزار قدرتمند نقشی کلیدی در ایجاد جذابیت انتقال پیام و ترغیب مخاطب به عمل ایفا می‌کند.
استفاده هوشمندانه از این اصل می‌تواند یک آگهی ساده را به اثری هنری تبدیل کند که در ذهن مخاطب ماندگار شود.
اما چگونه می‌توان از این پتانسیل بالقوه به بهترین نحو استفاده کرد؟ در ادامه به بررسی جنبه‌های مختلف این موضوع می‌پردازیم و راهکارهایی عملی برای به‌کارگیری مؤثر آن در طراحی آگهی ارائه می‌دهیم.
یکی از رایج‌ترین و مؤثرترین روش‌های استفاده از این اصل به کارگیری آن در رنگ‌هاست.
ترکیب رنگ‌های متضاد مانند سیاه و سفید قرمز و سبز یا آبی و نارنجی می‌تواند به طرز چشمگیری توجه مخاطب را به خود جلب کند.
این تضاد رنگی به ویژه زمانی که با ظرافت و دقت انتخاب شود می‌تواند حس پویایی هیجان و انرژی را به آگهی القا کند.
به عنوان مثال استفاده از یک پس‌زمینه تیره با نوشته‌های روشن می‌تواند خوانایی متن را افزایش داده و پیام اصلی را برجسته‌تر کند.
در مقابل استفاده از رنگ‌های هم‌خانواده و ملایم ممکن است حس آرامش و ثبات را القا کند اما در جلب توجه مخاطب به اندازه کافی مؤثر نباشد.
علاوه بر رنگ‌ها در اندازه و مقیاس نیز می‌توان از این اصل بهره برد.
قرار دادن یک عنصر بزرگ در کنار یک عنصر کوچک یا استفاده از فونت‌های با اندازه متفاوت می‌تواند سلسله مراتبی بصری ایجاد کند و توجه مخاطب را به سمت مهم‌ترین بخش‌های آگهی هدایت کند.
به عنوان مثال در یک آگهی تبلیغاتی برای یک خودرو می‌توان تصویر بزرگی از آن را در کنار تصویری کوچک از راننده قرار داد تا بر قدرت و عظمت خودرو تأکید شود.
یا در یک آگهی فروش ویژه می‌توان قیمت اصلی را با فونتی کوچک و قیمت تخفیف‌خورده را با فونتی بزرگ‌تر نمایش داد تا توجه مخاطب را به میزان تخفیف جلب کرد.
در نوع فونت و سبک نوشتاری نیز این اصل کاربرد دارد.
استفاده از فونت‌های مختلف مانند یک فونت ضخیم در کنار یک فونت نازک یا یک فونت سنتی در کنار یک فونت مدرن می‌تواند تنوع بصری ایجاد کند و آگهی را از یکنواختی نجات دهد.
این تضاد در سبک نوشتاری می‌تواند حس پویایی و نوآوری را به آگهی القا کند.
همچنین استفاده از عبارات کوتاه و بلند در کنار یکدیگر می‌تواند ریتم و آهنگ خاصی به متن آگهی ببخشد و آن را جذاب‌تر کند.
این اصل در تصاویر و عناصر گرافیکی نیز جایگاه ویژه‌ای دارد.
استفاده از تصاویر با کیفیت بالا در کنار تصاویر با کیفیت پایین یا تصاویر رنگی در کنار تصاویر سیاه و سفید می‌تواند تأثیرگذاری آگهی را افزایش دهد.
همچنین استفاده از اشکال هندسی متضاد مانند دایره و مربع یا خطوط صاف و منحنی می‌تواند تنش بصری ایجاد کند و توجه مخاطب را به خود جلب کند.
به عنوان مثال در یک آگهی تبلیغاتی برای یک محصول جدید می‌توان تصویری از محصول قدیمی را در کنار تصویری از محصول جدید قرار داد تا تفاوت‌ها و بهبودهای آن به خوبی مشخص شود.
علاوه بر ابعاد بصری این اصل در محتوای کلامی و پیام آگهی نیز کاربرد دارد.
استفاده از کلمات و عبارات متضاد مانند "سخت و آسان" "قدیمی و جدید" یا "ارزان و گران" می‌تواند توجه مخاطب را به تفاوت‌ها و مزایای محصول یا خدمات مورد نظر جلب کند.
همچنین استفاده از شوخ‌طبعی و طنز می‌تواند با ایجاد تضاد بین انتظارات مخاطب و واقعیت آگهی را جذاب‌تر و به یادماندنی‌تر کند.
به عنوان مثال یک آگهی تبلیغاتی برای یک محصول گران‌قیمت می‌تواند با استفاده از طنز این تضاد را به تصویر بکشد که با خرید این محصول می‌توانید لذت‌های گران‌قیمت را با قیمتی مناسب تجربه کنید.
با این حال استفاده از این اصل باید با دقت و ظرافت انجام شود.
استفاده بیش از حد یا نامناسب از این اصل می‌تواند منجر به آشفتگی بصری و گیج شدن مخاطب شود.
بنابراین قبل از طراحی آگهی باید به دقت هدف و پیام اصلی آن را مشخص کرد و سپس از این اصل به گونه‌ای استفاده کرد که به تقویت این پیام کمک کند.
همچنین باید به مخاطب هدف نیز توجه کرد و از تضادهایی استفاده کرد که با سلیقه و فرهنگ آن‌ها سازگار باشد.
به عنوان مثال اگر مخاطب هدف یک محصول افراد مسن هستند استفاده از رنگ‌های تند و فونت‌های پیچیده ممکن است مناسب نباشد.
در مقابل اگر مخاطب هدف یک محصول جوانان هستند می‌توان از رنگ‌های شاد و فونت‌های مدرن استفاده کرد تا آگهی جذاب‌تر و مرتبط‌تر به نظر برسد.
علاوه بر این باید به این نکته توجه داشت که این اصل تنها یکی از ابزارهای تبلیغاتی است و نباید به آن به عنوان یک راه‌حل جادویی نگاه کرد.
یک آگهی موفق نیازمند ترکیبی از عناصر مختلف از جمله یک پیام قوی یک طراحی جذاب و یک استراتژی بازاریابی مناسب است.
این اصل تنها می‌تواند به عنوان یک عامل تقویت‌کننده در این ترکیب عمل کند و تأثیرگذاری آگهی را افزایش دهد.
به طور خلاصه استفاده از این اصل در طراحی آگهی یک روش قدرتمند برای جلب توجه مخاطب انتقال پیام و ترغیب او به عمل است.
با استفاده هوشمندانه از این اصل در رنگ‌ها اندازه‌ها فونت‌ها تصاویر و محتوای کلامی می‌توان آگهی‌هایی جذاب مؤثر و به یادماندنی خلق کرد.
با این حال باید به این نکته توجه داشت که استفاده از این اصل باید با دقت و ظرافت انجام شود و با هدف و مخاطب هدف آگهی سازگار باشد.
این اصل تنها یکی از ابزارهای تبلیغاتی است و باید در کنار سایر عناصر به کار گرفته شود تا یک آگهی موفق و کارآمد خلق شود.
با در نظر گرفتن تمام این نکات می‌توان از پتانسیل این اصل به بهترین نحو استفاده کرد و پرهیاهوی تبلیغات پیام خود را به گوش مخاطبان رساند.
تصور کنید محصولی را ارائه می‌دهید که فراتر از یک نیاز یک تجربه خلق می‌کند.
استفاده از این اصل کلید باز کردن قفل ذهن مخاطب و هدایت او به سمت این تجربه است.
در این سفر هر انتخاب هر رنگ هر کلمه فرصتی است برای خلق یک اثر هنری تبلیغاتی که نه تنها دیده می‌شود بلکه در ذهن‌ها ماندگار می‌شود.