پرهیاهوی اطلاعات با سرعتی سرسام‌آور در جریان است و انتخاب‌ها بی‌شمار جلب اعتماد مخاطب به یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی کسب‌وکارها تبدیل شده است.
در این میان روش‌های گوناگونی برای ایجاد این حس اطمینان وجود دارد اما یکی از مؤثرترین و در عین حال ظریف‌ترین آن‌ها بهره‌گیری از تجربیات و دیدگاه‌های کسانی است که پیش از این محصول یا خدمت مورد نظر را امتحان کرده‌اند.
تصور کنید در یک بازار شلوغ و پر از فروشندگان مختلف قدم می‌زنید.
هر کدام از آن‌ها با آب و تاب فراوان از کیفیت و مزایای کالای خود سخن می‌گویند.
اما در این میان ناگهان صدایی به گوشتان می‌رسد.
صدایی آشنا صدایی که متعلق به یکی از دوستان یا آشنایانتان است.
او با لحنی صمیمی و صادقانه از تجربه‌ی خود در استفاده از یکی از این کالاها می‌گوید و از رضایتش ابراز خشنودی می‌کند.
به احتمال زیاد شما به سخنان او بیشتر اعتماد خواهید کرد و احتمال خریدتان از آن فروشنده افزایش خواهد یافت.
دلیل این امر کاملاً واضح است انسان‌ها به یکدیگر اعتماد می‌کنند.
ما به دنبال تأیید اجتماعی هستیم و به نظرات و تجربیات دیگران به خصوص کسانی که شبیه به ما هستند یا در شرایط مشابهی قرار دارند اهمیت می‌دهیم.
این یک اصل روانشناختی است که در طول تاریخ تکامل انسان شکل گرفته و به بقای ما کمک کرده است.
در گذشته‌های دور اعتماد به تجربیات دیگران در مورد خطرات و فرصت‌ها می‌توانست تفاوت بین مرگ و زندگی را رقم بزند.
ه نیز این اصل اگرچه نه به اندازه‌ی گذشته همچنان بر رفتارها و تصمیمات ما تأثیرگذار است.
تجارت این اصل به این معناست که مشتریان بالقوه به تبلیغات مستقیم و ادعاهای اغراق‌آمیز برندها به اندازه‌ی نظرات و تجربیات مشتریان فعلی اعتماد نمی‌کنند.
به همین دلیل است که استفاده از دیدگاه‌های کاربران در قالب‌های مختلف به یکی از مهم‌ترین ابزارهای بازاریابی و فروش تبدیل شده است.
این دیدگاه‌ها می‌توانند در قالب متن صوت تصویر یا ویدئو ارائه شوند و در مکان‌های مختلفی مانند وب‌سایت شبکه‌های اجتماعی بروشورها و حتی تبلیغات تلویزیونی مورد استفاده قرار گیرند.
اما چرا این روش تا این حد مؤثر است؟ دلایل متعددی برای این امر وجود دارد.
اولاً این دیدگاه‌ها اغلب صادقانه‌تر و بی‌طرفانه‌تر از تبلیغات رسمی به نظر می‌رسند.
مشتریان می‌دانند که برندها به دنبال فروش محصولات خود هستند و ممکن است در مورد ویژگی‌ها و مزایای آن‌ها اغراق کنند.
اما وقتی یک مشتری دیگر از تجربه‌ی خود سخن می‌گوید این حس وجود دارد که او دلیلی برای دروغ گفتن یا پنهان کردن حقایق ندارد.
ثانیاً این دیدگاه‌ها می‌توانند به مشتریان بالقوه کمک کنند تا درک بهتری از محصول یا خدمت مورد نظر پیدا کنند.
آن‌ها می‌توانند اطلاعاتی را ارائه دهند که در تبلیغات رسمی به آن‌ها اشاره نشده است مانند نحوه‌ی استفاده از محصول مشکلات احتمالی و راه حل‌های آن‌ها.
این اطلاعات می‌تواند به مشتریان کمک کند تا تصمیم آگاهانه‌تری بگیرند و از خرید خود رضایت بیشتری داشته باشند.
ثالثاً این دیدگاه‌ها می‌توانند حس اعتماد و ارتباط را بین مشتریان و برند تقویت کنند.
وقتی مشتریان می‌بینند که برند به نظرات و تجربیات آن‌ها اهمیت می‌دهد و آن‌ها را به اشتراک می‌گذارد احساس ارزشمندی می‌کنند و احتمال بیشتری دارد که به برند وفادار بمانند.
با این حال استفاده از دیدگاه‌های کاربران نیز چالش‌های خاص خود را دارد.
یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها اطمینان از صحت و اصالت این دیدگاه‌ها است.
متأسفانه جعل و تقلب به امری رایج تبدیل شده است و برخی از کسب‌وکارها ممکن است وسوسه شوند که دیدگاه‌های جعلی و مثبتی را برای محصولات خود ایجاد کنند.
اما این کار نه تنها غیراخلاقی است بلکه می‌تواند به اعتبار برند نیز آسیب جدی وارد کند.
مشتریان به سرعت متوجه دیدگاه‌های جعلی می‌شوند و اعتماد خود را به برندی که از این روش استفاده می‌کند از دست می‌دهند.
برای جلوگیری از این مشکل کسب‌وکارها باید اقدامات لازم را برای تأیید هویت و صحت دیدگاه‌های کاربران انجام دهند.
این اقدامات می‌تواند شامل بررسی آدرس ایمیل شماره تلفن یا حساب‌های شبکه‌های اجتماعی کاربران باشد.
همچنین کسب‌وکارها باید سیاست‌های مشخصی را برای حذف دیدگاه‌های نامناسب یا جعلی داشته باشند.
چالش دیگر انتخاب مناسب‌ترین قالب برای ارائه دیدگاه‌های کاربران است.
همانطور که گفته شد این دیدگاه‌ها می‌توانند در قالب‌های مختلفی ارائه شوند اما همه‌ی این قالب‌ها به یک اندازه مؤثر نیستند.
انتخاب قالب مناسب بستگی به عوامل مختلفی دارد مانند نوع محصول یا خدمت مخاطبان هدف و بودجه‌ی بازاریابی.
به عنوان مثال اگر محصول یا خدمت مورد نظر پیچیده و نیازمند توضیحات مفصل است استفاده از ویدئو می‌تواند گزینه‌ی مناسبی باشد.
ویدئوها به مشتریان امکان می‌دهند تا محصول را در عمل ببینند و از زبان بدن و لحن صدای مشتری راضی به صداقت او پی ببرند.
اما اگر محصول یا خدمت مورد نظر ساده و قابل فهم است استفاده از متن یا تصویر نیز می‌تواند کافی باشد.
علاوه بر این کسب‌وکارها باید به محل قرارگیری دیدگاه‌های کاربران نیز توجه داشته باشند.
این دیدگاه‌ها باید در مکان‌هایی قرار گیرند که به راحتی قابل مشاهده باشند و توجه مشتریان را به خود جلب کنند.
به عنوان مثال قرار دادن دیدگاه‌ها در صفحه‌ی اصلی وب‌سایت در صفحات محصولات یا خدمات در شبکه‌های اجتماعی و در تبلیغات آنلاین می‌تواند مؤثر باشد.
برای اینکه استفاده از دیدگاه‌های کاربران به حداکثر اثربخشی برسد کسب‌وکارها باید به طور مداوم عملکرد خود را ارزیابی کنند و در صورت نیاز تغییراتی را در استراتژی خود ایجاد کنند.
آن‌ها باید به دنبال جمع‌آوری بازخورد از مشتریان باشند و از این بازخورد برای بهبود محصولات خدمات و تجربه‌ی مشتریان استفاده کنند.
می‌توان گفت که استفاده از نظرات کاربران یک ابزار قدرتمند برای جلب اعتماد مخاطب و افزایش فروش است.
اما برای اینکه این ابزار به درستی عمل کند کسب‌وکارها باید به صداقت شفافیت و ارتباط با مشتریان اهمیت دهند.
آن‌ها باید به دنبال جمع‌آوری دیدگاه‌های واقعی و صادقانه باشند آن‌ها را به درستی ارائه دهند و از آن‌ها برای بهبود عملکرد خود استفاده کنند.
در این صورت می‌توانند به مزایای قابل توجهی دست یابند و رابطه‌ای پایدار و سودمند با مشتریان خود برقرار کنند.
این رویکرد نه تنها به رشد کسب‌وکار کمک می‌کند بلکه به ایجاد یک جامعه‌ی مشتریان وفادار و راضی نیز منجر می‌شود که در بلندمدت ارزشمندترین دارایی هر کسب‌وکاری محسوب می‌شود.
به یاد داشته باشیم که اعتبار و اعتماد مهم‌ترین سرمایه‌های هر برند هستند و استفاده‌ی هوشمندانه از دیدگاه‌های کاربران می‌تواند به حفظ و افزایش این سرمایه‌ها کمک شایانی کند.