استفاده از تبلیغات در افزایش نرخ کلیک
- چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۳
- 17 بازدید
- کسب و کار
پرهیاهوی صداها در هم تنیده و توجهها به سوی محرکهای بصری و شنیداری بیشماری معطوف است هنر دیده شدن و شنیده شدن بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.
در این آوردگاه پر تلاطم کسب و کارها برای بقا و پیشرفت نیازمند سلاحی قدرتمند و کارآمد هستند؛ سلاحی که بتواند پیام آنها را به گوش مخاطب هدف برساند کنجکاوی او را برانگیزد و او را به انجام عمل مطلوب هدایت کند.
این سلاح چیزی نیست جز "ارتباطات اثربخش" که یکی از ارکان اصلی آن بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیتهای ارتباطی نوین است.
در این میان فضاهای دیجیتال به عنوان عرصهای نوظهور و پر مخاطب فرصتهای بینظیری را برای برقراری ارتباط با مشتریان و افزایش تعامل با آنها فراهم آوردهاند.
اما این فضا با وجود پتانسیلهای فراوان چالشهای خاص خود را نیز به همراه دارد.
در این اقیانوس بیکران اطلاعات چگونه میتوان پیام خود را به درستی به دست مخاطب رساند؟ چگونه میتوان از میان انبوه رقبای ریز و درشت نظرها را به سوی خود جلب کرد؟ و چگونه میتوان بازدیدکنندگان را به انجام عمل مورد نظر خواه خرید محصول باشد خواه ثبتنام در یک وبینار ترغیب نمود؟ پاسخ این سوالات در گرو شناخت عمیق مخاطب درک نیازها و خواستههای او و به کارگیری رویکردهای خلاقانه و نوآورانه در خلق و انتشار پیام است.
اینجاست که نقش "تبلیغات" به عنوان یکی از ابزارهای اصلی ارتباطات بازاریابی برجسته میشود.
تبلیغات به معنای رساندن پیامی متقاعد کننده به مخاطب هدف با هدف ایجاد آگاهی تغییر نگرش و تحریک او به انجام عمل مطلوب میتواند به عنوان کاتالیزوری قدرتمند در فرآیند تعامل با مشتریان عمل کند.
اما تبلیغات تنها زمانی میتواند به اهداف خود دست یابد که به درستی طراحی و اجرا شود.
یک پیام تبلیغاتی خوب باید از جذابیت بصری کافی برخوردار باشد به گونهای که در میان انبوه تبلیغات دیگر توجه مخاطب را به خود جلب کند.
همچنین باید حاوی اطلاعات ارزشمند و مرتبط با نیازهای مخاطب باشد به نحوی که او را به فکر فرو ببرد و او را متقاعد کند که محصول یا خدمت ارائه شده میتواند راه حلی برای مشکل او باشد.
علاوه بر این یک پیام تبلیغاتی اثربخش باید در زمان و مکان مناسب به دست مخاطب برسد.
به عبارت دیگر باید کانالهای ارتباطی مناسبی را برای انتشار پیام انتخاب کرد کانالهایی که بیشترین احتمال دسترسی به مخاطب هدف را داشته باشند.
برای مثال اگر هدف دستیابی به جوانان است استفاده از شبکههای اجتماعی پرطرفدار در میان این گروه سنی میتواند گزینه مناسبی باشد.
در این میان یکی از مهمترین شاخصهای سنجش اثربخشی یک کمپین تبلیغاتی نرخ کلیک (Click-Through Rate یا CTR) است.
نرخ کلیک به معنای نسبت تعداد کلیکهای انجام شده بر روی یک آگهی به تعداد دفعاتی که آن آگهی به نمایش درآمده است نشان میدهد که پیام تبلیغاتی تا چه حد توانسته است توجه مخاطب را جلب کند و او را به تعامل با آن ترغیب نماید.
هر چه نرخ کلیک بالاتر باشد نشاندهنده این است که تبلیغ جذابتر و مرتبطتر بوده و توانسته است مخاطب را به انجام عمل مورد نظر نزدیکتر کند.
اما چگونه میتوان نرخ کلیک یک تبلیغ را افزایش داد؟ پاسخ این سوال نیازمند بررسی عوامل متعددی است که بر رفتار مخاطب تاثیر میگذارند.
در ادامه به برخی از مهمترین این عوامل اشاره خواهیم کرد انتخاب -
مناسب
در این آوردگاه پر تلاطم کسب و کارها برای بقا و پیشرفت نیازمند سلاحی قدرتمند و کارآمد هستند؛ سلاحی که بتواند پیام آنها را به گوش مخاطب هدف برساند کنجکاوی او را برانگیزد و او را به انجام عمل مطلوب هدایت کند.
این سلاح چیزی نیست جز "ارتباطات اثربخش" که یکی از ارکان اصلی آن بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیتهای ارتباطی نوین است.
در این میان فضاهای دیجیتال به عنوان عرصهای نوظهور و پر مخاطب فرصتهای بینظیری را برای برقراری ارتباط با مشتریان و افزایش تعامل با آنها فراهم آوردهاند.
اما این فضا با وجود پتانسیلهای فراوان چالشهای خاص خود را نیز به همراه دارد.
در این اقیانوس بیکران اطلاعات چگونه میتوان پیام خود را به درستی به دست مخاطب رساند؟ چگونه میتوان از میان انبوه رقبای ریز و درشت نظرها را به سوی خود جلب کرد؟ و چگونه میتوان بازدیدکنندگان را به انجام عمل مورد نظر خواه خرید محصول باشد خواه ثبتنام در یک وبینار ترغیب نمود؟ پاسخ این سوالات در گرو شناخت عمیق مخاطب درک نیازها و خواستههای او و به کارگیری رویکردهای خلاقانه و نوآورانه در خلق و انتشار پیام است.
اینجاست که نقش "تبلیغات" به عنوان یکی از ابزارهای اصلی ارتباطات بازاریابی برجسته میشود.
تبلیغات به معنای رساندن پیامی متقاعد کننده به مخاطب هدف با هدف ایجاد آگاهی تغییر نگرش و تحریک او به انجام عمل مطلوب میتواند به عنوان کاتالیزوری قدرتمند در فرآیند تعامل با مشتریان عمل کند.
اما تبلیغات تنها زمانی میتواند به اهداف خود دست یابد که به درستی طراحی و اجرا شود.
یک پیام تبلیغاتی خوب باید از جذابیت بصری کافی برخوردار باشد به گونهای که در میان انبوه تبلیغات دیگر توجه مخاطب را به خود جلب کند.
همچنین باید حاوی اطلاعات ارزشمند و مرتبط با نیازهای مخاطب باشد به نحوی که او را به فکر فرو ببرد و او را متقاعد کند که محصول یا خدمت ارائه شده میتواند راه حلی برای مشکل او باشد.
علاوه بر این یک پیام تبلیغاتی اثربخش باید در زمان و مکان مناسب به دست مخاطب برسد.
به عبارت دیگر باید کانالهای ارتباطی مناسبی را برای انتشار پیام انتخاب کرد کانالهایی که بیشترین احتمال دسترسی به مخاطب هدف را داشته باشند.
برای مثال اگر هدف دستیابی به جوانان است استفاده از شبکههای اجتماعی پرطرفدار در میان این گروه سنی میتواند گزینه مناسبی باشد.
در این میان یکی از مهمترین شاخصهای سنجش اثربخشی یک کمپین تبلیغاتی نرخ کلیک (Click-Through Rate یا CTR) است.
نرخ کلیک به معنای نسبت تعداد کلیکهای انجام شده بر روی یک آگهی به تعداد دفعاتی که آن آگهی به نمایش درآمده است نشان میدهد که پیام تبلیغاتی تا چه حد توانسته است توجه مخاطب را جلب کند و او را به تعامل با آن ترغیب نماید.
هر چه نرخ کلیک بالاتر باشد نشاندهنده این است که تبلیغ جذابتر و مرتبطتر بوده و توانسته است مخاطب را به انجام عمل مورد نظر نزدیکتر کند.
اما چگونه میتوان نرخ کلیک یک تبلیغ را افزایش داد؟ پاسخ این سوال نیازمند بررسی عوامل متعددی است که بر رفتار مخاطب تاثیر میگذارند.
در ادامه به برخی از مهمترین این عوامل اشاره خواهیم کرد انتخاب -
مناسب
اولین دیدگاه را شما برای این آگهی ثبت کنید