تأثیر شخصیسازی (Personalization) در تبلیغات
- یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
- 0 بازدید
- کسب و کار
حجم اطلاعات به طور سرسامآوری در حال افزایش است و توجه مخاطبان به شدت محدود شده اثربخشی روشهای سنتی تبلیغاتی به طور چشمگیری کاهش یافته است.
دیگر نمیتوان با ارسال پیامهای یکسان برای همگان انتظار جلب توجه و ایجاد تعامل معنادار را داشت.
در این میان رویکردی نوین با نام "شخصیسازی" (Personalization) به عنوان راهکاری قدرتمند برای غلبه بر این چالشها و ارتقای سطح تعامل با مخاطبان خود را مطرح کرده است.
این رویکرد بر مبنای جمعآوری و تحلیل دادههای مربوط به تک تک افراد طراحی پیامهای تبلیغاتی متناسب با علایق نیازها و رفتارهای خاص آنها استوار است.
به عبارت دیگر به جای تلاش برای جذب عموم بر ایجاد ارتباطی فردی و معنادار با هر یک از مخاطبان تمرکز میکند.
تصور کنید وارد فروشگاهی میشوید و فروشنده به جای معرفی محصولات به صورت کلی دقیقا همان کالاهایی را به شما پیشنهاد میدهد که میدانید به دنبالشان بودهاید.
این دقیقا همان چیزی است که شخصیسازی در تبلیغات به دنبال آن است ارائه پیام مناسب به فرد مناسب در زمان مناسب.
اما چگونه میتوان به این سطح از شخصیسازی دست یافت؟ پاسخ در جمعآوری و تحلیل دادهها نهفته است.
ه با پیشرفت فناوری ابزارهای متنوعی برای جمعآوری اطلاعات در مورد مخاطبان در دسترس است.
از دادههای دموگرافیک و رفتاری گرفته تا تاریخچه خرید و تعاملات آنلاین همگی میتوانند برای شناخت بهتر مخاطبان و طراحی پیامهای شخصیسازی شده مورد استفاده قرار گیرند.
یکی از مهمترین منابع داده وبسایتها و اپلیکیشنهای موبایل هستند.
با استفاده از کوکیها و سایر ابزارهای ردیابی میتوان اطلاعات ارزشمندی در مورد رفتار کاربران در این پلتفرمها جمعآوری کرد.
به عنوان مثال صفحاتی که کاربر بازدید کرده محصولاتی که مشاهده کرده و زمانی که در هر صفحه صرف کرده است همگی میتوانند نشاندهنده علایق و نیازهای او باشند.
شبکههای اجتماعی نیز منبع ارزشمند دیگری برای جمعآوری دادههای مربوط به مخاطبان هستند.
با بررسی پروفایلهای کاربران میتوان اطلاعاتی در مورد علایق سلایق و ارتباطات آنها به دست آورد.
همچنین با تحلیل پستها نظرات و فعالیتهای کاربران در این شبکهها میتوان الگوهای رفتاری آنها را شناسایی کرد و پیامهای تبلیغاتی متناسب با آنها طراحی کرد.
پس از جمعآوری دادهها نوبت به تحلیل آنها میرسد.
با استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین میتوان الگوهای پنهان در دادهها را کشف کرد و مخاطبان را بر اساس ویژگیهای مشترک به گروههای مختلف تقسیم کرد.
به عنوان مثال میتوان مخاطبان را بر اساس سن جنسیت موقعیت جغرافیایی علایق و تاریخچه خرید به گروههای مختلف تقسیم کرد و برای هر گروه پیامهای تبلیغاتی متفاوتی طراحی کرد.
پس از تقسیمبندی مخاطبان نوبت به طراحی پیامهای تبلیغاتی شخصیسازی شده میرسد.
این پیامها میتوانند شامل پیشنهادهای ویژه تخفیفها و محتوای مرتبط با علایق و نیازهای هر گروه از مخاطبان باشند.
به عنوان مثال اگر یک کاربر به تازگی یک محصول خاص را در یک فروشگاه آنلاین مشاهده کرده باشد میتوان به او ایمیلی ارسال کرد و او را از تخفیف ویژه برای آن محصول مطلع کرد.
یا اگر یک کاربر در شبکههای اجتماعی به یک موضوع خاص علاقهمند باشد میتوان تبلیغاتی را به او نمایش داد که مرتبط با آن موضوع باشند.
اثربخشی این رویکرد در تبلیغات به اثبات رسیده است.
مطالعات نشان دادهاند که پیامهای شخصیسازی شده نرخ کلیک و نرخ تبدیل بالاتری نسبت به پیامهای عمومی دارند.
به عبارت دیگر مخاطبان بیشتر به پیامهایی توجه میکنند که به طور خاص برای آنها طراحی شدهاند و احتمال بیشتری دارد که به خرید محصول یا انجام عمل مورد نظر تبلیغکننده ترغیب شوند.
علاوه بر افزایش اثربخشی تبلیغات این رویکرد مزایای دیگری نیز دارد.
یکی از مهمترین مزایا افزایش رضایت مشتریان است.
وقتی مشتریان احساس کنند که یک برند به آنها اهمیت میدهد و نیازهای آنها را درک میکند احتمال بیشتری دارد که به آن برند وفادار بمانند و آن را به دیگران توصیه کنند.
همچنین این رویکرد میتواند به کاهش هزینههای تبلیغاتی نیز کمک کند.
با تمرکز بر مخاطبان هدف و ارسال پیامهای مرتبط میتوان از هدر رفتن منابع جلوگیری کرد و بازگشت سرمایه را افزایش داد.
به عبارت دیگر به جای صرف هزینه برای تبلیغاتی که ممکن است مورد توجه کسی قرار نگیرند میتوان منابع را به تبلیغاتی اختصاص داد که احتمال بیشتری دارد که منجر به فروش شوند.
با وجود مزایای فراوان این رویکرد چالشهایی نیز دارد.
یکی از مهمترین چالشها حفظ حریم خصوصی مخاطبان است.
جمعآوری و استفاده از دادههای شخصی باید با رعایت قوانین و مقررات مربوط به حریم خصوصی انجام شود.
مخاطبان باید از نحوه جمعآوری و استفاده از دادههای خود مطلع باشند و حق داشته باشند که از جمعآوری و استفاده از دادههای خود جلوگیری کنند.
چالش دیگر پیچیدگی فنی است.
پیادهسازی این رویکرد نیازمند استفاده از ابزارهای پیشرفته و تخصص فنی است.
کسبوکارها باید توانایی جمعآوری تحلیل و استفاده از دادهها را داشته باشند تا بتوانند پیامهای تبلیغاتی شخصیسازی شده طراحی کنند.
با وجود این چالشها این رویکرد به عنوان یک روند رو به رشد در صنعت تبلیغات همچنان به پیشرفت خود ادامه میدهد.
با پیشرفت فناوری و افزایش آگاهی مصرفکنندگان انتظار میرود که این رویکرد در آینده نقش مهمتری در تبلیغات ایفا کند.
کسبوکارهایی که بتوانند این رویکرد را به درستی پیادهسازی کنند میتوانند مزیت رقابتی قابل توجهی نسبت به رقبای خود به دست آورند.
در نتیجه با در نظر گرفتن تمامی جوانب میتوان گفت که شخصیسازی در تبلیغات ابزاری قدرتمند برای ایجاد ارتباطی معنادار با مخاطبان افزایش اثربخشی تبلیغات و ارتقای سطح رضایت مشتریان است.
کسبوکارها باید با در نظر گرفتن چالشها و فرصتهای موجود این رویکرد را به عنوان بخشی جداییناپذیر از استراتژی بازاریابی خود در نظر بگیرند و برای پیادهسازی آن سرمایهگذاری کنند.
این سرمایهگذاری نه تنها به بهبود عملکرد تبلیغات کمک میکند بلکه به ایجاد روابط قویتر و پایدارتر با مشتریان نیز منجر میشود.
رقابتی این روابط میتوانند رمز موفقیت و بقای کسبوکارها باشند.
پس بیایید از این فرصت بهره ببریم و با شخصیسازی تبلیغات گامی بلند در جهت تحقق اهداف خود برداریم.
به عنوان مثال فرض کنید یک فروشگاه آنلاین لباس مجموعهای از اطلاعات مربوط به مشتریان خود را جمعآوری کرده است.
این اطلاعات شامل سن جنسیت سایز لباس علایق و تاریخچه خرید مشتریان است.
با استفاده از این اطلاعات فروشگاه میتواند پیامهای تبلیغاتی شخصیسازی شده برای هر یک از مشتریان خود طراحی کند.
برای مثال اگر یک مشتری زن به تازگی یک لباس مجلسی را در وبسایت فروشگاه مشاهده کرده باشد فروشگاه میتواند به او ایمیلی ارسال کند و او را از تخفیف ویژه برای آن لباس مطلع کند.
یا اگر یک مشتری مرد به فوتبال علاقهمند باشد فروشگاه میتواند تبلیغاتی را به او نمایش دهد که مرتبط با لباسهای ورزشی و تجهیزات فوتبال باشند.
این پیامهای تبلیغاتی شخصیسازی شده احتمال بیشتری دارند که مورد توجه مشتریان قرار گیرند و آنها را به خرید ترغیب کنند.
همچنین این پیامها میتوانند به افزایش رضایت مشتریان نیز کمک کنند زیرا مشتریان احساس میکنند که فروشگاه به آنها اهمیت میدهد و نیازهای آنها را درک میکند.
میتوان گفت که شخصیسازی در تبلیغات یک استراتژی برد-برد است.
هم کسبوکارها از افزایش اثربخشی تبلیغات و افزایش رضایت مشتریان سود میبرند و هم مشتریان از دریافت پیامهای تبلیغاتی مرتبط و مفید لذت میبرند.
یک فروشگاه لوازم التحریر را در نظر بگیرید که در حال برنامه ریزی برای تبلیغات بازگشت به مدرسه است.
به جای ارسال یک ایمیل عمومی با فهرستی از تمام محصولات این فروشگاه می تواند از داده های مشتری برای ایجاد تبلیغات شخصی سازی شده استفاده کند.
برای والدینی که فرزندانشان در مقطع ابتدایی تحصیل می کنند
دیگر نمیتوان با ارسال پیامهای یکسان برای همگان انتظار جلب توجه و ایجاد تعامل معنادار را داشت.
در این میان رویکردی نوین با نام "شخصیسازی" (Personalization) به عنوان راهکاری قدرتمند برای غلبه بر این چالشها و ارتقای سطح تعامل با مخاطبان خود را مطرح کرده است.
این رویکرد بر مبنای جمعآوری و تحلیل دادههای مربوط به تک تک افراد طراحی پیامهای تبلیغاتی متناسب با علایق نیازها و رفتارهای خاص آنها استوار است.
به عبارت دیگر به جای تلاش برای جذب عموم بر ایجاد ارتباطی فردی و معنادار با هر یک از مخاطبان تمرکز میکند.
تصور کنید وارد فروشگاهی میشوید و فروشنده به جای معرفی محصولات به صورت کلی دقیقا همان کالاهایی را به شما پیشنهاد میدهد که میدانید به دنبالشان بودهاید.
این دقیقا همان چیزی است که شخصیسازی در تبلیغات به دنبال آن است ارائه پیام مناسب به فرد مناسب در زمان مناسب.
اما چگونه میتوان به این سطح از شخصیسازی دست یافت؟ پاسخ در جمعآوری و تحلیل دادهها نهفته است.
ه با پیشرفت فناوری ابزارهای متنوعی برای جمعآوری اطلاعات در مورد مخاطبان در دسترس است.
از دادههای دموگرافیک و رفتاری گرفته تا تاریخچه خرید و تعاملات آنلاین همگی میتوانند برای شناخت بهتر مخاطبان و طراحی پیامهای شخصیسازی شده مورد استفاده قرار گیرند.
یکی از مهمترین منابع داده وبسایتها و اپلیکیشنهای موبایل هستند.
با استفاده از کوکیها و سایر ابزارهای ردیابی میتوان اطلاعات ارزشمندی در مورد رفتار کاربران در این پلتفرمها جمعآوری کرد.
به عنوان مثال صفحاتی که کاربر بازدید کرده محصولاتی که مشاهده کرده و زمانی که در هر صفحه صرف کرده است همگی میتوانند نشاندهنده علایق و نیازهای او باشند.
شبکههای اجتماعی نیز منبع ارزشمند دیگری برای جمعآوری دادههای مربوط به مخاطبان هستند.
با بررسی پروفایلهای کاربران میتوان اطلاعاتی در مورد علایق سلایق و ارتباطات آنها به دست آورد.
همچنین با تحلیل پستها نظرات و فعالیتهای کاربران در این شبکهها میتوان الگوهای رفتاری آنها را شناسایی کرد و پیامهای تبلیغاتی متناسب با آنها طراحی کرد.
پس از جمعآوری دادهها نوبت به تحلیل آنها میرسد.
با استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین میتوان الگوهای پنهان در دادهها را کشف کرد و مخاطبان را بر اساس ویژگیهای مشترک به گروههای مختلف تقسیم کرد.
به عنوان مثال میتوان مخاطبان را بر اساس سن جنسیت موقعیت جغرافیایی علایق و تاریخچه خرید به گروههای مختلف تقسیم کرد و برای هر گروه پیامهای تبلیغاتی متفاوتی طراحی کرد.
پس از تقسیمبندی مخاطبان نوبت به طراحی پیامهای تبلیغاتی شخصیسازی شده میرسد.
این پیامها میتوانند شامل پیشنهادهای ویژه تخفیفها و محتوای مرتبط با علایق و نیازهای هر گروه از مخاطبان باشند.
به عنوان مثال اگر یک کاربر به تازگی یک محصول خاص را در یک فروشگاه آنلاین مشاهده کرده باشد میتوان به او ایمیلی ارسال کرد و او را از تخفیف ویژه برای آن محصول مطلع کرد.
یا اگر یک کاربر در شبکههای اجتماعی به یک موضوع خاص علاقهمند باشد میتوان تبلیغاتی را به او نمایش داد که مرتبط با آن موضوع باشند.
اثربخشی این رویکرد در تبلیغات به اثبات رسیده است.
مطالعات نشان دادهاند که پیامهای شخصیسازی شده نرخ کلیک و نرخ تبدیل بالاتری نسبت به پیامهای عمومی دارند.
به عبارت دیگر مخاطبان بیشتر به پیامهایی توجه میکنند که به طور خاص برای آنها طراحی شدهاند و احتمال بیشتری دارد که به خرید محصول یا انجام عمل مورد نظر تبلیغکننده ترغیب شوند.
علاوه بر افزایش اثربخشی تبلیغات این رویکرد مزایای دیگری نیز دارد.
یکی از مهمترین مزایا افزایش رضایت مشتریان است.
وقتی مشتریان احساس کنند که یک برند به آنها اهمیت میدهد و نیازهای آنها را درک میکند احتمال بیشتری دارد که به آن برند وفادار بمانند و آن را به دیگران توصیه کنند.
همچنین این رویکرد میتواند به کاهش هزینههای تبلیغاتی نیز کمک کند.
با تمرکز بر مخاطبان هدف و ارسال پیامهای مرتبط میتوان از هدر رفتن منابع جلوگیری کرد و بازگشت سرمایه را افزایش داد.
به عبارت دیگر به جای صرف هزینه برای تبلیغاتی که ممکن است مورد توجه کسی قرار نگیرند میتوان منابع را به تبلیغاتی اختصاص داد که احتمال بیشتری دارد که منجر به فروش شوند.
با وجود مزایای فراوان این رویکرد چالشهایی نیز دارد.
یکی از مهمترین چالشها حفظ حریم خصوصی مخاطبان است.
جمعآوری و استفاده از دادههای شخصی باید با رعایت قوانین و مقررات مربوط به حریم خصوصی انجام شود.
مخاطبان باید از نحوه جمعآوری و استفاده از دادههای خود مطلع باشند و حق داشته باشند که از جمعآوری و استفاده از دادههای خود جلوگیری کنند.
چالش دیگر پیچیدگی فنی است.
پیادهسازی این رویکرد نیازمند استفاده از ابزارهای پیشرفته و تخصص فنی است.
کسبوکارها باید توانایی جمعآوری تحلیل و استفاده از دادهها را داشته باشند تا بتوانند پیامهای تبلیغاتی شخصیسازی شده طراحی کنند.
با وجود این چالشها این رویکرد به عنوان یک روند رو به رشد در صنعت تبلیغات همچنان به پیشرفت خود ادامه میدهد.
با پیشرفت فناوری و افزایش آگاهی مصرفکنندگان انتظار میرود که این رویکرد در آینده نقش مهمتری در تبلیغات ایفا کند.
کسبوکارهایی که بتوانند این رویکرد را به درستی پیادهسازی کنند میتوانند مزیت رقابتی قابل توجهی نسبت به رقبای خود به دست آورند.
در نتیجه با در نظر گرفتن تمامی جوانب میتوان گفت که شخصیسازی در تبلیغات ابزاری قدرتمند برای ایجاد ارتباطی معنادار با مخاطبان افزایش اثربخشی تبلیغات و ارتقای سطح رضایت مشتریان است.
کسبوکارها باید با در نظر گرفتن چالشها و فرصتهای موجود این رویکرد را به عنوان بخشی جداییناپذیر از استراتژی بازاریابی خود در نظر بگیرند و برای پیادهسازی آن سرمایهگذاری کنند.
این سرمایهگذاری نه تنها به بهبود عملکرد تبلیغات کمک میکند بلکه به ایجاد روابط قویتر و پایدارتر با مشتریان نیز منجر میشود.
رقابتی این روابط میتوانند رمز موفقیت و بقای کسبوکارها باشند.
پس بیایید از این فرصت بهره ببریم و با شخصیسازی تبلیغات گامی بلند در جهت تحقق اهداف خود برداریم.
به عنوان مثال فرض کنید یک فروشگاه آنلاین لباس مجموعهای از اطلاعات مربوط به مشتریان خود را جمعآوری کرده است.
این اطلاعات شامل سن جنسیت سایز لباس علایق و تاریخچه خرید مشتریان است.
با استفاده از این اطلاعات فروشگاه میتواند پیامهای تبلیغاتی شخصیسازی شده برای هر یک از مشتریان خود طراحی کند.
برای مثال اگر یک مشتری زن به تازگی یک لباس مجلسی را در وبسایت فروشگاه مشاهده کرده باشد فروشگاه میتواند به او ایمیلی ارسال کند و او را از تخفیف ویژه برای آن لباس مطلع کند.
یا اگر یک مشتری مرد به فوتبال علاقهمند باشد فروشگاه میتواند تبلیغاتی را به او نمایش دهد که مرتبط با لباسهای ورزشی و تجهیزات فوتبال باشند.
این پیامهای تبلیغاتی شخصیسازی شده احتمال بیشتری دارند که مورد توجه مشتریان قرار گیرند و آنها را به خرید ترغیب کنند.
همچنین این پیامها میتوانند به افزایش رضایت مشتریان نیز کمک کنند زیرا مشتریان احساس میکنند که فروشگاه به آنها اهمیت میدهد و نیازهای آنها را درک میکند.
میتوان گفت که شخصیسازی در تبلیغات یک استراتژی برد-برد است.
هم کسبوکارها از افزایش اثربخشی تبلیغات و افزایش رضایت مشتریان سود میبرند و هم مشتریان از دریافت پیامهای تبلیغاتی مرتبط و مفید لذت میبرند.
یک فروشگاه لوازم التحریر را در نظر بگیرید که در حال برنامه ریزی برای تبلیغات بازگشت به مدرسه است.
به جای ارسال یک ایمیل عمومی با فهرستی از تمام محصولات این فروشگاه می تواند از داده های مشتری برای ایجاد تبلیغات شخصی سازی شده استفاده کند.
برای والدینی که فرزندانشان در مقطع ابتدایی تحصیل می کنند
اولین دیدگاه را شما برای این آگهی ثبت کنید