در گستره‌ی پهناور ارتباطات و بازاریابی دو رویکرد متمایز اما به هم پیوسته همواره نقش‌آفرینی کرده‌اند روش‌های دیرپا و شیوه های نوظهور.
این دو رویکرد هر یک با ویژگی‌ها مزایا و معایب خاص خود در تلاش برای جلب توجه مخاطبان و ترغیب آنان به انتخاب و خرید محصولات یا خدمات هستند.
در این میان درک عمیق از تفاوت‌های بنیادین این دو شیوه برای هر فعال اقتصادی و بازاریابی امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است.
در زمان‌های دور هنگامی که هنوز خبری از شبکه‌های گسترده‌ی اینترنتی و تلفن‌های هوشمند نبود روش‌های کلاسیک تنها ابزار در دسترس برای برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه بودند.
آگهی‌های رنگارنگ در صفحات روزنامه‌ها و مجلات صداهای رسا از امواج رادیویی تصاویر متحرک در پرده‌ی نقره‌ای سینما و بروشورهای تبلیغاتی که در صندوق‌های پستی خانه‌ها رها می‌شدند همگی جزئی از این دنیای محدود اما مؤثر بودند.
در این دوران موفقیت یک کارزار تبلیغاتی تا حد زیادی به خلاقیت هنری و توانایی در ایجاد یک پیام جذاب و به‌یادماندنی وابسته بود.
یکی از ویژگی‌های بارز این شیوه‌ی سنتی ماهیت یک‌سویه و غیرتعاملی آن است.
در این روش پیام تبلیغاتی از سوی تولیدکننده یا ارائه‌دهنده‌ی خدمات به صورت یک‌طرفه به مخاطب منتقل می‌شود و امکان بازخورد فوری و مستقیم از سوی مخاطب وجود ندارد.
این بدان معناست که ارزیابی اثربخشی یک کمپین تبلیغاتی معمولاً با تأخیر و از طریق بررسی میزان فروش یا نظرسنجی‌های دوره‌ای انجام می‌گیرد.
علاوه بر این محدودیت‌های جغرافیایی و جمعیتی نیز از دیگر چالش‌های پیش روی روش‌های قدیمی به شمار می‌روند.
یک آگهی در یک روزنامه محلی تنها به ساکنان همان منطقه دسترسی دارد و یک تیزر تلویزیونی تنها می‌تواند مخاطبانی را هدف قرار دهد که در زمان پخش آگهی در حال تماشای تلویزیون باشند.
این محدودیت‌ها باعث می‌شوند که هدف‌گیری دقیق مخاطبان و شخصی‌سازی پیام‌های تبلیغاتی امری دشوار و پرهزینه باشد.
اما با ظهور و گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی دنیای بازاریابی و تبلیغات دستخوش تحولات عمیقی شد.
شیوه‌های نوین با بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته و امکانات گسترده‌ی فضای مجازی فرصت‌های بی‌شماری را برای برقراری ارتباط با مخاطبان در سراسر جهان فراهم کردند.
وب‌سایت‌ها شبکه‌های اجتماعی موتورهای جستجو ایمیل‌ها و اپلیکیشن‌های موبایل همگی به ابزارهایی قدرتمند برای تبلیغات و بازاریابی تبدیل شدند.
یکی از مهم‌ترین مزایای روش‌های دیجیتال قابلیت اندازه‌گیری دقیق و بی‌درنگ نتایج یک کمپین تبلیغاتی است.
با استفاده از ابزارهای تحلیل داده و آمارگیری می‌توان به سرعت و با دقت بالا میزان بازدید از یک وب‌سایت تعداد کلیک‌ها بر روی یک آگهی تعداد لایک‌ها و به اشتراک‌گذاری‌ها در شبکه‌های اجتماعی و میزان تبدیل بازدیدکنندگان به مشتریان را اندازه‌گیری کرد.
این اطلاعات به بازاریابان کمک می‌کنند تا نقاط قوت و ضعف کمپین خود را شناسایی کرده و در صورت نیاز تغییرات لازم را اعمال کنند.
علاوه بر این روش‌های نوین امکان هدف‌گیری دقیق مخاطبان را بر اساس ویژگی‌های جمعیتی علایق رفتارها و موقعیت جغرافیایی فراهم می‌کنند.
با استفاده از این قابلیت می‌توان پیام‌های تبلیغاتی را به گونه‌ای طراحی کرد که برای هر گروه از مخاطبان جذاب و مرتبط باشد.
این امر باعث افزایش اثربخشی تبلیغات و کاهش هدررفت منابع می‌شود.
تعامل دوسویه و ایجاد ارتباط مستقیم با مشتریان از دیگر ویژگی‌های برجسته‌ی روش‌های دیجیتال است.
از طریق شبکه‌های اجتماعی نظرسنجی‌های آنلاین و سیستم‌های پشتیبانی مشتریان می‌توان به سرعت و به طور مستقیم با مخاطبان در ارتباط بود و نظرات پیشنهادات و انتقادات آنان را دریافت کرد.
این تعامل باعث ایجاد حس وفاداری در مشتریان و افزایش رضایت آنان می‌شود.
با این حال روش‌های نوین نیز خالی از چالش و محدودیت نیستند.
یکی از مهم‌ترین چالش‌ها رقابت شدید در فضای مجازی است.
با وجود میلیون‌ها وب‌سایت و شبکه‌ی اجتماعی جلب توجه مخاطبان و متمایز شدن از رقبا امری دشوار و زمان‌بر است.
علاوه بر این نگرانی‌های مربوط به حفظ حریم خصوصی و امنیت اطلاعات نیز از دیگر چالش‌های پیش روی بازاریابان دیجیتال به شمار می‌روند.
انتخاب بین روش‌های قدیمی و جدید به عوامل مختلفی از جمله نوع محصول یا خدمت بودجه‌ی تبلیغاتی ویژگی‌های مخاطبان هدف و اهداف بازاریابی بستگی دارد.
در بسیاری از موارد ترکیبی از هر دو روش می‌تواند بهترین نتیجه را به همراه داشته باشد.
به عنوان مثال یک شرکت تولیدکننده‌ی مواد غذایی می‌تواند از آگهی‌های تلویزیونی برای افزایش آگاهی از برند خود استفاده کند و در عین حال از شبکه‌های اجتماعی برای تعامل با مشتریان و ارائه پیشنهادات ویژه بهره ببرد.
که فناوری با سرعتی سرسام‌آور در حال پیشرفت است بازاریابان باید همواره در حال یادگیری و انطباق با تغییرات باشند.
آن‌ها باید با استفاده از ابزارها و تکنیک‌های جدید به دنبال راه‌هایی برای برقراری ارتباط مؤثرتر با مخاطبان و افزایش فروش محصولات و خدمات خود باشند.
در این میان یک اصل اساسی همواره باید مد نظر قرار گیرد تبلیغات تنها یک ابزار نیست بلکه یک هنر است.
هنری که نیازمند خلاقیت نوآوری و درک عمیق از نیازها و خواسته‌های مخاطبان است.
یک پیام تبلیغاتی خوب نه تنها باید اطلاعاتی را ارائه دهد بلکه باید احساسات را برانگیزد کنجکاوی را تحریک کند و مخاطب را به اقدام ترغیب کند.
بنابراین چه از روش‌های کلاسیک استفاده کنیم و چه از شیوه‌های نوین همواره باید به دنبال خلق پیام‌هایی باشیم که تأثیرگذار به‌یادماندنی و ارزشمند باشند.
پیام‌هایی که بتوانند در ذهن مخاطبان حک شوند و آن‌ها را به مشتریان وفادار تبدیل کنند.
به یاد داشته باشیم که هدف نهایی تبلیغات تنها فروش محصول یا خدمت نیست بلکه ایجاد یک ارتباط پایدار و ارزشمند با مشتریان است.
ارتباطی که بر پایه اعتماد احترام و درک متقابل بنا شده باشد.
با نگاهی به آینده می‌توان پیش‌بینی کرد که روش‌های دیجیتال همچنان به رشد و توسعه‌ی خود ادامه خواهند داد.
فناوری‌های نوظهوری مانند هوش مصنوعی واقعیت مجازی و اینترنت اشیاء فرصت‌های جدیدی را برای تبلیغات و بازاریابی فراهم خواهند کرد.
در این میان بازاریابان باید با هوشمندی و خلاقیت از این فرصت‌ها بهره ببرند و خود را برای چالش‌های پیش رو آماده کنند.
مهم‌ترین نکته این است که تبلیغات باید همواره اخلاقی و مسئولانه باشد.
بازاریابان باید از ارائه اطلاعات نادرست یا فریبنده خودداری کنند و به حقوق و حریم خصوصی مشتریان احترام بگذارند.
یک تبلیغ خوب نه تنها باید به نفع فروشنده باشد بلکه باید به نفع خریدار نیز باشد.
تبلیغاتی که ارزش افزوده ایجاد کند اطلاعات مفیدی را ارائه دهد و به مشتریان کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرند.
به امید روزی که تبلیغات نه تنها به عنوان یک ابزار برای فروش بلکه به عنوان یک هنر برای ایجاد ارتباط و ارزش مورد توجه قرار گیرد.
روزی که تبلیغات به جای ایجاد مزاحمت و آزار به یک منبع اطلاعاتی مفید و سرگرم‌کننده برای مخاطبان تبدیل شود.
روزی که تبلیغات به جای تمرکز بر منافع کوتاه‌مدت به دنبال ایجاد ارزش‌های بلندمدت برای مشتریان و جامعه باشد.