تکنیکهای استفاده از داستان در ریپورتاژ
- چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
- 3 بازدید
- کسب و کار
در سپیده دم عصر اطلاعات حجم انبوهی از دادهها و اطلاعات مخاطبان را احاطه کرده است هنر روایتگری بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.
دیگر دوران تبلیغات صرف و شعارهای مستقیم به سر آمده است.
قلبهای مخاطبان تشنهی شنیدن داستانهایی هستند که با تار و پود وجودشان گره بخورد احساساتشان را برانگیزد و در ذهنشان ماندگار شود.
در این میان ریپورتاژ آگهی به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند بازاریابی محتوایی بستری مناسب برای بهرهگیری از این هنر ارزشمند فراهم آورده است.
اما چگونه میتوان از قدرت داستانگویی در ریپورتاژها به نحو احسن استفاده کرد؟ در این راه باید درک عمیقی از مخاطب هدف و نیازهای او داشت.
چه کسی قرار است این روایت را بشنود؟ دغدغهها و آرزوهای او چیست؟ چه چیزی برایش اهمیت دارد؟ پاسخ به این سوالات چراغ راهی خواهد بود برای خلق داستانی که با مخاطب ارتباط برقرار کند و او را به تعامل دعوت نماید.
نقطه شروع یک داستان جذاب خلق یک شخصیت یا کاراکتر است.
این شخصیت میتواند یک قهرمان باشد یک قربانی یک فرد عادی با مشکلات روزمره یا حتی یک شیء بیجان که به کلام آمده است.
مهم این است که این شخصیت باورپذیر باشد ویژگیهای منحصربهفردی داشته باشد و مخاطب بتواند با او همذاتپنداری کند.
داستان شما نیازمند یک چالش یا مسئله است.
این چالش میتواند یک مشکل پیچیده یک مانع بزرگ یک تصمیم دشوار یا حتی یک نیاز ساده باشد که برآورده نشده است.
این چالش موتور محرکهی داستان خواهد بود و مخاطب را کنجکاو خواهد کرد تا ببیند چگونه شخصیت اصلی با آن روبرو میشود و چگونه آن را حل میکند.
هیچ داستانی بدون فراز و نشیب کامل نمیشود.
در مسیر حل چالش شخصیت اصلی باید با موانع و مشکلات متعددی روبرو شود.
این موانع میتوانند ناشی از عوامل بیرونی باشند مانند رقبا شرایط نامساعد یا اتفاقات ناگوار یا ناشی از عوامل درونی مانند تردیدها ترسها یا کمبود اطلاعات.
این فراز و نشیبها داستان را جذابتر و هیجانانگیزتر میکنند و مخاطب را مشتاقتر میسازند تا پایان آن را دنبال کند.
هر داستانی نیازمند یک نقطه اوج است.
این نقطه لحظهای است که شخصیت اصلی با بزرگترین چالش خود روبرو میشود و باید تصمیمی سرنوشتساز بگیرد.
این لحظه اوج هیجان و تعلیق داستان است و مخاطب را در انتظار نتیجهای غیرقابل پیشبینی قرار میدهد.
هر داستانی باید به یک نتیجهگیری منطقی و رضایتبخش برسد.
این نتیجهگیری میتواند یک پیروزی بزرگ یک شکست تلخ یک درس ارزشمند یا یک تغییر نگرش باشد.
مهم این است که این نتیجهگیری با رویدادهای قبلی داستان همخوانی داشته باشد و به سوالات و ابهاماتی که در طول داستان ایجاد شده است پاسخ دهد.
علاوه بر این عناصر کلیدی توجه به نکات زیر نیز در خلق یک داستان موفق در ریپورتاژ آگهی ضروری است استفاده از زبان شیوا و رسا
دیگر دوران تبلیغات صرف و شعارهای مستقیم به سر آمده است.
قلبهای مخاطبان تشنهی شنیدن داستانهایی هستند که با تار و پود وجودشان گره بخورد احساساتشان را برانگیزد و در ذهنشان ماندگار شود.
در این میان ریپورتاژ آگهی به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند بازاریابی محتوایی بستری مناسب برای بهرهگیری از این هنر ارزشمند فراهم آورده است.
اما چگونه میتوان از قدرت داستانگویی در ریپورتاژها به نحو احسن استفاده کرد؟ در این راه باید درک عمیقی از مخاطب هدف و نیازهای او داشت.
چه کسی قرار است این روایت را بشنود؟ دغدغهها و آرزوهای او چیست؟ چه چیزی برایش اهمیت دارد؟ پاسخ به این سوالات چراغ راهی خواهد بود برای خلق داستانی که با مخاطب ارتباط برقرار کند و او را به تعامل دعوت نماید.
نقطه شروع یک داستان جذاب خلق یک شخصیت یا کاراکتر است.
این شخصیت میتواند یک قهرمان باشد یک قربانی یک فرد عادی با مشکلات روزمره یا حتی یک شیء بیجان که به کلام آمده است.
مهم این است که این شخصیت باورپذیر باشد ویژگیهای منحصربهفردی داشته باشد و مخاطب بتواند با او همذاتپنداری کند.
داستان شما نیازمند یک چالش یا مسئله است.
این چالش میتواند یک مشکل پیچیده یک مانع بزرگ یک تصمیم دشوار یا حتی یک نیاز ساده باشد که برآورده نشده است.
این چالش موتور محرکهی داستان خواهد بود و مخاطب را کنجکاو خواهد کرد تا ببیند چگونه شخصیت اصلی با آن روبرو میشود و چگونه آن را حل میکند.
هیچ داستانی بدون فراز و نشیب کامل نمیشود.
در مسیر حل چالش شخصیت اصلی باید با موانع و مشکلات متعددی روبرو شود.
این موانع میتوانند ناشی از عوامل بیرونی باشند مانند رقبا شرایط نامساعد یا اتفاقات ناگوار یا ناشی از عوامل درونی مانند تردیدها ترسها یا کمبود اطلاعات.
این فراز و نشیبها داستان را جذابتر و هیجانانگیزتر میکنند و مخاطب را مشتاقتر میسازند تا پایان آن را دنبال کند.
هر داستانی نیازمند یک نقطه اوج است.
این نقطه لحظهای است که شخصیت اصلی با بزرگترین چالش خود روبرو میشود و باید تصمیمی سرنوشتساز بگیرد.
این لحظه اوج هیجان و تعلیق داستان است و مخاطب را در انتظار نتیجهای غیرقابل پیشبینی قرار میدهد.
هر داستانی باید به یک نتیجهگیری منطقی و رضایتبخش برسد.
این نتیجهگیری میتواند یک پیروزی بزرگ یک شکست تلخ یک درس ارزشمند یا یک تغییر نگرش باشد.
مهم این است که این نتیجهگیری با رویدادهای قبلی داستان همخوانی داشته باشد و به سوالات و ابهاماتی که در طول داستان ایجاد شده است پاسخ دهد.
علاوه بر این عناصر کلیدی توجه به نکات زیر نیز در خلق یک داستان موفق در ریپورتاژ آگهی ضروری است استفاده از زبان شیوا و رسا
اولین دیدگاه را شما برای این آگهی ثبت کنید