در جهانی که پویایی و تحول ارکان اصلی آن را تشکیل می‌دهند نگاهی نو به الگوهای مصرف و ارزش‌آفرینی امری ضروری به نظر می‌رسد.
دورانی که در آن صرفاً به تولید و مصرف بی‌رویه متکی بودیم به تدریج جای خود را به رویکردهایی می‌دهد که در آن‌ها بازیافت استفاده مجدد و گردش کالا اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کنند.
این تغییر نگرش نه تنها پاسخی به چالش‌های زیست‌محیطی و محدودیت منابع است بلکه فرصت‌های اقتصادی جدیدی را نیز پیش روی ما قرار می‌دهد.
در این میان ایده‌ی ساماندهی و تسهیل فرآیند خرید و فروش کالاهای استفاده‌شده به عنوان یک راهکار هوشمندانه خودنمایی می‌کند.
فرض کنید مجموعه‌ای از اشیاء که زمانی برای مالکانشان ارزشمند بوده‌اند اکنون در گوشه‌ای بلااستفاده رها شده‌اند.
این اشیاء بالقوه می‌توانند نیازهای دیگری را برآورده سازند و دوباره به چرخه‌ی مصرف بازگردند.
اما تحقق این امر نیازمند بستری مناسب است که بتواند این دو گروه – فروشندگان و خریداران کالاهای دست‌دوم – را به یکدیگر متصل کند و فرآیند تبادل را تسهیل نماید.
ایجاد چنین سیستمی مستلزم درک عمیق از نیازها و انتظارات هر دو طرف است.
فروشندگان به دنبال راهی آسان و مطمئن برای عرضه کالاهای خود با قیمتی منصفانه هستند.
آن‌ها می‌خواهند مطمئن باشند که کالاهایشان به دست خریدار مناسب می‌رسد و در قبال آن مبلغی متناسب با ارزش کالا دریافت می‌کنند.
از سوی دیگر خریداران به دنبال کالاهای باکیفیت و مقرون‌به‌صرفه هستند.
آن‌ها می‌خواهند بتوانند به راحتی کالاهای مورد نظر خود را پیدا کنند از اصالت و سلامت آن‌ها اطمینان حاصل نمایند و با اطمینان خاطر خرید خود را انجام دهند.
برای پاسخگویی به این نیازها یک سیستم فروش کارآمد باید دارای ویژگی‌های کلیدی زیر باشد سهولت استفاده